حرف هایی تلخ
امشب شوکه شدم بعد یک خوشحالی .
همسرم دوستم بدون اطلاع من صحبت کرده با معشوقم .
تلاشی دوباره بخاطر من .
از او تاریخ ازدواج خواسته و اینکه من باور نمیکنم او ...
و پاسخش قسم بوده و گفتن این که من ازدواج کردم و اگر هم نمیکردم او را نمیخواستم چون او حیثتم را برده به من میگفت خواهر و بعد پشت سرم به بقیه می گفته او را دوست دارم و با او ازدواج خواهم کرد و بعد این موضوع هیچ اقدامی نکردم و بقیه او را به چشمی دیگر نگاه می کنند...
وقت شنیدن این حرفها فقط اشک ریختم .
و سکوت .
آنها هم اشک بودند و ...
اما گلم چندبار گفتم با تو از ازدواج ؟ چندبار حرف زدیم ؟ اقدام نکردم ؟ خاله ام با شما حرف نزد ؟ ماجرای جوک هم زن و اولین الپیاد ورزشی ایرانیان کرمان و .... همه را فراموشی کردی ؟
اقدام نکردم ؟ التماس نکردم ؟ همان مصطفی را چندبار واسطه کردم ؟ اما پاسخ ها چه بود ؟
********
اینها گذشت گفتی وفادار نیستی . گفتم هستم .
طی این سالها خواستمت و نخواستی .
هر شخصی از رئیس دانشگاه گرفته تاباقی افراد هر شخصی که از من پرسید و گفت از ازدواج ، پاسخم یک چیز بود عاشقم و شخصی را دوست دارم تا آخرین بار که گفتم اقدام کردم و نمیخواهدم و من هم قصد ازدواج دیگر ندارم اسمی از تو نبود و نگفتم عاشق که هستم . فقط یک زن زحمتکش که از او هم فقط تحقیق کردم و پرسیدم که گفت حلقه .... /.
من مانعی نع برای تو شدم و نع ازدواجت با هر شخصی که عاشقش هستی ، هستم .
تحمل میکنم . برو راحت باش و شاد .
سالها همه حال زارم را دیدن درست مثل الان که ..... همه جز تو .
من بازی با حیثت هیچ دختری را بلد نیستم عزیز من شما جای خود داری.
امروز بین نمازگزاران هم حرف ازدواجم شد و .... نیازی به پاسخم نبود چون همه میدانند که عاشقم .
اگر گفتم عاشقم چون سکوت کنند و فشاری به من نیاورند که بیاورند هم میدانند بی فایده است .
تف به این فرهنگ تف به این زندگی . حقیقت فشار آن ها این است که وقتی نیازمندان زیادی به من مراجعه می کنند یا من به آن ها فرق ندارد یک طرف وظیفه ام انجام مشاوره و دلداری است یک طرف کارم شنیدن و نصیحت است این وسط بسیار پیشنهاد ازدواج داده میشود از سوی افراد از زنان مطعلقه گرفته تا دختران جوان ..... /.
مرد میخواهد که مقاوم باشد در برابر همه این بحث ها و من امتحانم را بسیار پس داده ام . بسیار .
اما حرفشان برایم یک چیز است نسوز . تمام نشو . بمان برای همین مردم . فقط غصه نخور و جوش نزن .
نمیگویم راه دور . نمیگویم راه دور . نمیگویم راه دور . برو از همان اطراف از همان همسایگانت تحقیق کن راجع بم تا بشنوی اخلاق و مرام و رفتارم را . چند همسایه ات نه یکی نه دوتا و نع سه تا .
آن ها هم با من همه همراه هستند از زن و مرد و دختر و پسرشان کل خانواده ها . بیشتر اوقات . خوب میشناسندم .
آنها هم فقط یک کلام میگویند تمام نشو نسوز به فکر خوبی هایت باش و بمان فقط برای همین مردم .
عشقم تو تنها کسی هستی که این طور هستی با من .
برو راحت باش گلم تو مسیرت را انتخاب کرده ای .
من هم انتخاب کردم .
تو رفتن .
من ماندن .
اما ماندن من مانعی برای تو نیست گلم . برو شاد برو و عروسیت هم لطفا خواهشا دعوتم کن خواهم آمد خواهم رقصد برای تو با تمام نابلدیها و کاستی هایم .
نظرات شما عزیزان: